تا تو رفتی همه گفتند
که از دل برود هرانکه از دیده برفت
و به ناباوری و غصه من خندیدند آه ای رفته سفر
که دگر باز نخواهی برگشت
کاش می آمدی و میدیدی
که در این تنگ بلور
ماهی سرخ تو زنده است هنوز
و در این کلبه سرد
یادگار تو بجاست
کاش میدانستی
که از دل نرود هر آنکه از دیده رود